آشنایی با روشهای سرمایه گذاری در بورس
پيشگفتار
در طي سالهاي اخير كه با سرمايه گذاران و فعالان بازار سرمايه ديدار و گفتگو داشتم و همچنين بهره جستن از تجربيات شخصي با نوآموزان تحليل تكنيكي، صرفنظر از بحث و اظهار نظريههاي آنها، عامل مشتركي در ميان سرمايهگذاراني كه از تحليل تكنيكي سود ميجويند، كشف كردم و آن ميل به يادگيري بيشتر است. هيچ كتاب واحد و يا مجموعهاي از كتابها نميتوانند شرح كاملي از تجزيه و تحليلهاي تكنيكي را تهيه كنند زيرا نه تنها محدوده بزرگي دارد، بلكه هر چيزي، از تصميمات بانك مركزي گرفته تا كمانهاي فيبوناتچي را در برميگيرد. همچنين تا حدودي اين موضوع وجود دارد كه هر چيزي امروز نوشته ميشود، به سرعت فردا ناقص محسوب ميگردد.
با علم به اين مطالب و آگاهي كافي از وجود بيشمار كتاب تحليل تكنيكي كه پيش از اين در دسترس ميباشند، احساس نمودم كه نياز واقعي براي كتاب مختصر و فشرده تحليل تكنيكي جهت استفاده هر دو گروه سرمايهگذاران تازهكار و كار آزموده وجود دارد. اين كتاب هماني است كه كوشيدهام تا بوجود آمده است.
استفاده از تحليل تكنيكي از دهه شصت ميلادي مورد توجه افراد زيادي قرار گرفت و درست در حوادث اين دهه تحليل تكنيكي درون اين رويدادها از نظر پنهان گرديد. امروزه تحليل تكنيكي به عنوان يك روش تحليلي قابل رشد و ماندگار به وسيله دانشگاهها و شركتهاي كارگزاري و دلالان پذيرفته شده است. به ندرت افرادي بدون بازبيني شرايط و توجه به تحليلهاي تكنيكي سرمايهگذاريهاي بزرگ انجام ميدهند. هنوز حتي با پذيرش اين روش تعدادي كه واقعا از تحليل تكنيكي بطور كامل بهره ميجويند، نسبتا كم ميباشد. اين باعث اميدواري است كه اين كتاب، سطح آگاهي و استفاده از تحليل تكنيكي را افزايش دهد و براي كساني كه آنرا تكرار ميكنند، نتيجه اصلاح و پيشرفت داشته باشد.
« اطلاعات تا حدي چيز كم ارزشي است، مگر اينكه با تجربه و كارآزمودگي آميخته شود.»
كلارنس دي 1920
با وجود فعاليت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1347 و گذشت حدود 35 سال، تعداد افرادي كه در اين زمينه به دادوستد ميپردازند اندك است و آگاهي عمومي نسبت به اين گونه تجارت در سطح مطلوب نميباشد. اغلب سرمايهگذاران با روشهاي متداول سرمايه گذاري و مفاهيم آن آشنايي كافي ندارند. سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار بدون استفاده از ابزار ساده نيست و با وجود شركتهاي متعدد شناخت و گزينش آنها دشوار خواهد بود. اما در عصر اطلاعات بدون شناخت روشهاي سرمايهگذاري و انتخاب سهام ورود به عرصه دادوستد نااميدي به همراه خواهد آورد. در اين مبحث و در ادامه آن به طور ساده با مفاهيم سرمايهگذاري و مراحل نخستين فعاليت در اين بازار آشنا ميشويد. بايد بگويم كه با فراگيري روشهاي سرمايه گذاري و مدلهاي جديد دادوستد، لذت بيشتري از بازي اوراق بهادار مي بريد و هر آنچه ياد مي گيرد با علاقه آزمون خواهيد كرد.
1-1-1 شناخت سرمایه گذاری
سرمایه گذاری تعاریف متفاوتی را در خود جای داده است و درمعنای اقتصادی آن عبارت است از مخارجی که صرف افزایش یا حفظ ذخیره سرمایه میگردد. اما مفهوم فراگیر آن در بازار اوراق بهادار به صورت زیر آمده است:
«سرمایهگذاری تصمیمی است که بر اساس آن سرمایهگذار مصرف کنونی خود را در ازای بدست آوردن مصرف بیشتر در آینده به تاخیر می اندازد.»
هدف فردی که در بازار اوراق بهادار شرکت می کند مشخص است. او برای بدست آوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. هنگامی که سرمایهگذار یک ورقه بهادار را خریداری میکند سرمایه گذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد زندگی سرمایه گذاری محسوب نمیشود. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدست آوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی صرفنظر می نماید. اگر عوامل ترغیب کننده برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، افراد به طور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدست آوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیب کننده وی خواهد بود.
سرمايهگذاري به صورتهاي ديگري نيز تعريف شده است:
- سرمايهگذاري خريد اقلام دارايي و يا اوراق بهاداري است كه ميزان بازده و ريسك مورد انتظار آن داراي تناسب باشد.
- سرمايهگذاري خريد اقلام دارايي و يا اوراق بهاداري است كه با گذشت زمان منجر به ايجاد درآمد و افزايش ارزش براي سرمايهگذار خواهد شد.
سرمايهگذاري در مسكن و زمين يكسرمايهگذاري واقعي ناميده ميشود. هدف اين نوع سرمايهگذاري توليد كالا و خدمات با هدف بيشينه كردن ثروت است. در واقع در دوران تورم، افراد براي ايجاد درآمد و گريز از كاهش ارزش پول اقدام به خريد كالاهاي بادوام و داراييهاي واقعي ميكنند. اين نوع سرمايهگذاري هيچ نوع درآمد جاري و منظمي براي سرمايهگذار در پي نخواهد داشت.
1-1-2 فرآيند سرمايهگذاري
بيشتر از آنچه در مورد تجزيه و تحليل سهام بايد به آن توجه شود، فرآيند سرمايهگذاري خواهد بود. يك سرمايهگذار بايد به مراحل كلي سرمايهگذاري بيانديشد كه در زير خلاصهاي از آن آمده است:
آ. مشخص كردن هدفهاي كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت
ب. تعيين ميزان ريسك و بازده مورد انتظار
پ. شناسايي و محاسبه ريسك و بازده اوراق بهادار
ت. مشخص كردن سبد بهينه از اوراق بهادار يا دارايي
ث. اندازهگيري عملكرد حاصل از سرمايهگذاري
ج. شناخت ساختار بازار سرمايه
ح. يادگيري و شناخت قوانين دادوستد در بازار اوراق بهادار
پس از برآورد ميزان ريسك و بازده، سرمايهگذار بايد نقدينگي لازم جهت خريد سهام را فراهم نمايد. كارشناسان و مديران پرتفوي پيشنهاد ميكنند كه موجودي نقدي بابت خريد سهام بهتر است كه از پسانداز، مازاد ثروت و يا ارث تامين شود و تاكيد ميكنند از تامين مالي به شكل قرض يا وام پرهيز نمايند. چرا كه در برخي موارد ديده ميشود كه افرادي با فروش اقلام ضروري مورد نياز اقدام به سرمايهگذاري كردهاند.
1-1-3 دوره سرمايهگذاري
سرمايهگذار بايد مشخص كند كه براي چه دوره زماني سرمايهگذاري خواهد كرد. به بيان ديگر خريد سهام براي چه دوره زماني صورت ميگيرد كه البته به انتظارات شخص سرمايهگذار بستگي دارد. در واقع نگرش افراد براي در نظر گرفتن دوره سرمايهگذاري متفاوت است. برخي از صاحبنظران دوره سه ساله سرمايهگذاري را به عنوان بهترين زمان جهت سرمايهگذاري ميپندارند.
نكته مهم آن است كه سرمايهگذاري با مفهوم سفتهبازي متفاوت است. چرا كه اين دو از لحاظ نرخ بازده مورد انتظار و ميزان ريسك و دوره سرمايهگذاري در يك سطح نميگنجند. هدف سفته بازي افزايش ارزش دارايي براي يك دوره كوتاهمدت است و در مجموع گرفتن سود ناشي از افزايش قيمت سهم. شخص سفته باز به گرفتن بهره و سود سهام بيتوجه است و بنابراين كساني كه براي يك دوره زماني كوتاه مدت سرمايهگذاري ميكنند، سفته باز ((Speculator ناميده ميشوند.
1-1-4 روشهاي سرمايهگذاري
سه شيوه كلي كه سرمايهگذاري بر اساس آنها صورت مي پذيرد به طور خلاصه در زير بررسي شده است.
آ. روش بنيادي
يك سرمايهگذار بايد پيش از خريد سهام اوضاع اقتصادي و سياسي كشور، وضع صنعت مورد نظر و وضعيت شركت را بررسي و تجزيه و تحليل نمايد. سرمايهگذار بر اساس اين روش تا زماني كه سهام بازدهي بالايي دارند و ارزش واقعي كمتر از قيمت سهم ميباشد، سهم را در سبد خود نگهداري ميكند. پژوهشهاي صورت گرفته نشان ميدهد كه استفاده از بررسي بنيادي بهترين نتيجه را براي سرمايهگذار به همراه داشته است. از اين رو سرمايهگذاران سهام مطلوب خود را شناسايي كرده و براي دوره سرمايهگذاري بلندمدت نگه ميدارند. احتمال اين كه دوره نگهداري سهم طولاني شود نيز نسبتا زياد است. در پايان اين فصل بيشتر به اين روش پرداخته شده است.
ب. استفاده از تئوري مدرن پورتفوليو (MPT)
فروضي در اين روش سرمايهگذاري گنجانده شده است كه بازار كارا و انتشار اطلاعات به صورت يكپارچه و در دسترس همگان از جمله اين فروض ميباشد. با توجه به كارايي بازار و تغيير لحظهاي قيمت سهم نسبت به اطلاعات موجود پيشبيني آينده قيمت سهم تقريبا بسيار مشكل مينمايد. از اين رو سرمايهگذار با انتخاب اوراق بهادار گوناگون سعي دارد تا بازده خود را با متوسط بازده بازار برابر و متناسب نمايد. شخص سرمايهگذار با اين روش ميكوشد تا مجموعهاي متنوع و پرگونه از سهام را خريداري نمايد و چون قادر به پيشبيني آينده نيست از استراتژي خريد و نگهداري بهره ميجويد.
ج. روش تكنيكي
اين نوع سرمايهگذاري با استفاده از مطالعه رفتار و حركات قيمت و حجم سهام در گذشته و تعيين قيمت و روند آينده سهم صورت ميپذيرد. تغييرات قيمت سهم با استفاده از پيشينه تاريخي و نمودار توسط تحليلگر تكنيكي مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. اين روش بيشتر مورد استفاده سفتهبازان قرار مي گيرد و بدين صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قيمت سهم افزايش دهند. در واقع سرمايهگذاران با ديدگاه كوتاهمدت از اين روش بهره ميجويند. روش تحليل تكنيكي موضوع اصلي كتاب است و پس از اين به صورت كامل به آن پرداخته مي شود.
1-1-5 مفهوم ريسك سرمايهگذاري
با توجه به رابطههاي رياضي بازده در مييابيم كه ريسك هر سهم به واسطه تغييرات قيمت و سود تقسيمي آن سهم معلوم ميگردد. عوامل تاثيرگذار بر ريسك باعث تغيير قيمت سهم در بازار ميشوند كه اين عوامل از ريسك بازار، ريسك تجاري، ريسك نرخ بهره، ريسك تورم و ريسك قدرت خريد پول تشكيل ميشوند. تمامي تصميمات سرمايهگذاري افراد بر مبناي ميزان ريسك و بازده انجام ميشود. بديهي است كه هدف اصلي سرمايهگذاري كسب بازدهي بالا در سرمايهگذاري است. وضعيت نامطمئن آينده بازار سهام موجب ميشود كه براي يك دوره زماني كوتاهمدت سرمايهگذاري نكنيم و بدين صورت اجباري به فروش سهام در مواقع كاهش شديد قيمت نخواهيم بود.
بنابراين شخص سرمايهگذار در عين آمادگي براي پذيرش نامطلوبترين شرايط بر اين باور است كه افت و خيزهاي كوتاهمدت بر سرمايهگذاري وي تاثيرگذار نخواهد بود. شخص سرمايهگذار بهتر است به اين اصل مهم توجه كند كه ريسك سرمايهگذاري بايد متناسب با بازدهي باشد. موجودي نقد در بانك به شدت در معرض ريسك ناشي از تورم خواهد بود. اگر ريسك تورم مهم باشد سرمايهها از حسابهاي پسانداز و اوراق قرضه به سمت اوراق بهادار خواهد رفت.