مشکلات مجامع از دیدگاه حسابرسان.....
با توجه به پایان فصل برگزاری مجامع و اظهارنامه مالیاتی و بمنظور جمعبندی تجربیات حاصل از بازیگران بازار سرمایه در برگزاری مجامع، چگونگی رعایت حقوق صاحبان سهام، نحوه برخورد با سهامداران جزء، چگونگی تصمیمگیریهای مجامع که همه این موارد بخشی از حاکمیت شرکتی تلقی میشوند. روزنامه سرمایه درصدد برآمد تا با مصاحبه با تعدادی از مدیران شرکتها، حسابرسان معتمد بورس و ... نتایج برگزاری مجامع را جمعبندی نماید. در این رابطه سوالات ذیل مطرح شده است:
1- مجامع امسال چه فرقی با مجامع سالهای قبل داشتند؟
2- سهامداران جزء چه انتظاراتی داشتند؟
3- گزارشات حسابرسی امسال چگونه بود؟
4- گفته میشود در برخی مجامع برخی افراد که شناخته شده هستند برای کسب امتیاز و تحت فشار گذاردن مدیریت شرکتها گاهی با خرید یکصد تا دویست سهم به عنوان سهامدار در مجامع شرکت اقدام به جوسازی کردند. نظر شما در این رابطه چیست؟
5- موضوع عدم امضای تعهدنامه مدیران که در بسیاری گزارشات بازرس قانونی درج شده چه بوده است؟
پاسخ 1- کاهش فوقالعاده شاخص بورس اگرچه از نیمه دوم سال 83 شروع شده بود اما آثار خود را در صورتهای مالی سال 84 نشان داد. لذا امسال از دیدگاه اینجانب یکی از بدترین سالهای عملکردی شرکتها به ویژه شرکتهائی بود که پورتفولیوی سهام دارا بودند زیرا بسیاری از این شرکتها کوشش داشتند بطریقی از شفاف سازی و ارائه صورتهای مالی تلفیقی درست طفره روند. موضوع عدم کاهش ارزش برای سرمایهگذاریهای بلندمدت که با کاهش قیمت سهام مواجه بودند «چشم اسفندیار» گزارشات مالی امسال بود. برخی طبقهبندیهای سرمایهگذاریها را به انحاء مختلف و با توجیهات فریبنده تغییر دادند، برخی از کاهش ارزش خودداری کردند، برخی هم گزارشات کارشناسی مورد نظر مرجع استانداردگذار تهیه کرده بودند که در مجموع بنظر میآمد روند حاکم بر قضایا دائمی نبودن کاهش ارزش سرمایهگذاریها بود. بهرحال امسال روند سودسازی به ویژه سودهای غیرعملیاتی کماکان وجود داشت که باید برای آن چارهای اندیشیده شود.
لذا بار سنگینی بر دوش حسابرسان قرار داشت. خوشبختانه با توجه به فعال شدن حوزه نظارت بورس و کوشش عدهای از حسابرسان امسال در بسیاری موارد گزارشات اصولی ارائه شد.
پاسخ 2- سهامداران جزء عمدتاً به دنبال سود بیشتر بودند. بهرحال بسیاری از آنها در سال گذشته از اضافه ارزش سهام (Capital Gain) بیبهره بودند و برایشان قابل قبول نبود که شرکت سود هم ندهد، لذا عمدتاً مطالبه سود داشتند بدین معنی که حتی در چند مجمع شاهد بودیم علیرغم آنکه صورتهای مالی تلفیقی سود کمتر از شرکت اصلی را داشتند سهامداران اصرار داشتند سود شرکت اصلی تقسیم شود که خلاف مقررات بورس بود. البته عدهای هم عامدانه به این توهم دامن میزدند و حتی شنیده شده که با وجود مخالفت نماینده بورس و حسابرسان در برخی شرکتها سود شرکت اصلی را که بیشتر از سود تلفیق بوده تقسیم کردهاند که فعلاً با حوزه نظارت بورس مشکل پیدا کردهاند. علاوه بر این تاثیر حضور نمایندگان سازمان بورس در مجامع بیشتر نمایان بود و در برخی مجامع نمایندگان بورس بدرستی نقطه نظرات ناظر بازار سرمایه را منعکس میکردند. سهامداران جزء علاقه دارند که سهامداران عمده به خواستههای آنها نیز توجه کنند زیرا در برخی مجامع حتی شکل ظاهری قضیه را چندان رعایت نمیکنند بهرحال سهامداران در سرنوشت شرکت ذینفع هستند و هیأت رئیسه مجامع و هیأت مدیره شرکتها باید تمهیداتی فراهم کنند که به سخنان آنها توجه شود.
پاسخ 3- گزارشات امسال هم مثل سالهای قبل مطابق استانداردهای حسابرسی صادر شده بود با این فرق مهم که حسابرسان ناچار شدند حساسیت و رسیدگیهای بیشتری را بعمل آورند تا اسیر ترفندهای تهیهکنندگان صورتهای مالی نشوند. بنظر میآید مهمترین بند حسابرسی امسال بند تلفیق بوده که برخی شرکتها اساساً از ارائه تلفیق خودداری کردند.
پاسخ 4- بهرحال در همه مجامع کسانی هستند که صرفاً فکر منافع شخصی خود هستند تا منافع شرکتی و بورس و مدیریت شرکتها باید راهکارهائی را بررسی کنند تا مجامع شرکتها حوزۀ درگیری و جولان این افراد نشود. اما نکتهای که نباید فراموش کرد اینست که چنانچه مدیریت شرکتها شفاف عمل کرده باشد و اطلاعرسانی بموقع انجام داده باشد دیگر جایگاهی برای این افراد باقی نمیماند زیرا این افراد از ضعف مدیریت شرکتها و عدم اطلاعرسانی بموقع بر علیه شرکتها استفاده میکنند و بنابراین بهترین راهکار مقابله با این جریانات اطلاعرسانی شفاف، بموقع و درست است. مثلاً اگر شرکتی حتی گزارش حسابرسی و صورتهای مالی اساسی را در مجامع تسلیم سهامداران نکند نباید انتظار داشته باشد که سهامداران برای آنها صلوات بفرستند.
پاسخ 5- در اجرای مقررات بورس، ناظر بازار تعهدنامهای را در چارچوب مقررات انضباطی تهیه و به شرکتها جهت قبولی تعهدنامه ارسال نموده است. ظاهراً عدهای مدیران شرکتها معتقد بودند که برخی از مفاد این تعهدنامه مربوط به سهامداران عمده شرکتهاست و مدیران نمیتوانند از جانب آنها تعهد بدهند و یا عدهای نیز معتقد بودند که چارچوب این تعهدنامه فراتر از قانون تجارت و یا مغایر قانون تجارت میباشد لذا از امضای آن خودداری کرده بودند. بنظر اینجانب بورس بمثابه یک باشگاه خاص است که جهت عضویت در آن باید حتماً شرایط و قیودات خاصی را بپذیریم که این شرایط را «شرط ضمن عقد» میگویند لذا سازمان بورس میتواند و باید مقررات انضباطی مد نظر خود را اعلام نماید. از این رو بنظر اینجانب پذیرش شرکتهای بورسی مستلزم آگاهی از مسئولیتهای خاص آن میباشد و با همین شناخت مدیران باید مقررات انضباطی مد نظر بورس (تعهدنامه) را قبول و متعهد شوند.